*متین عســ♥ـــلی**متین عســ♥ـــلی*، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره
داداش یاسینداداش یاسین، تا این لحظه: 8 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

•●✿ღعشقم *متین*ღ✿●•

به افتخار هرچی پدرومادره...

  بابایی جون مامان جونی  خیلی دوستون دارم ایشالا لبتون همیشه خندون باشه عزیزای زندگیم خورشيد هر روز ديرتر از پدرم بيدار مي شود اما زودتر از او به خانه بر مي گردد ! سلامتيه اون پسري که… .. ده سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت… .. بیست سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت…. … … … … .. سی سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه…!!! .. باباش گفت چرا گريه ميکني..؟ .. گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد…!     هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم که با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود… ...
28 دی 1392

(: عیدتون مبارک :)

دوستای گل عیدتون خیلی مبارک   روزاتون گل و بلبلی ایشالا     تو این روزای عزیز ایشالا حاجتتون روا وغرق خوشی و شادی و سلامتی باشین الهی         امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت در  شـــــام  ولادت دو  قــطب عالم / تبریک به  صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .       بهار بی خزان، روی محمد بهشت جاودان، کوی محمد معطر ساخت گلزار جهان را شمیم تار گیسوی محمد     محمّد وارث پیغمبران است / که او س...
28 دی 1392

بشتابید....بشتابید

سلام دوستای جون جونی خوبین؟ مرسی از نظرای قشنگی که واسمون میذارین خوشگل خانوما خیلی ممنون که به من و متین لطف دارین مامان جونا! متین تو یه مسابقه شرکت کرده بیاین بهش رای بدین جون من؟!؟! پیشاپیش ازاینکه لطف میکنین و رای میدین مراتب تشکر خودم رو اعلام میکنم(ادبیات ) راستی شمام میتونین نی نی ها رو شرکت بدین اینم آدرس: biadelam.niniweblog.com بدوین هاااا وقت تنگه هزارتا بوووووووووووووووس ...
28 دی 1392

پارک و خاطره

سلام عزیزان قدیما یادتونه؟سرسره های آهنی که تو آفتاب داغ میشد جرات نداشتی بهش دست بزنی... تاب های گنده که قژ قژ زنجیرش آدمو میترسوند که نکنه الان ازهم وابره.. راستی بستنی ها یادتونه؟ اما حالاخداروشکر بچه هامون تو راحتی و غرق تو امکاناتن..خداروشکر     البته بگما....(من متولد69 هستم یه وقت فک نکنین چندسالمه خاطره بازی میکنم؟ !؟ هنو 14 سالمه )     متین و فرزین( پسرعمه ) در پارک چیتگر   پرش رو داشته باش....   دالی موش کوچولو... ...
25 دی 1392

خاطره بازی

تو پست قبل قبلی یکم از خاطرات گفتم یهو دلم واس اون روزا ضعف رفت.... واس همین تصمیم گرفتم یه پست نوستالژیک از خودم ول بدم..... عکسای خوگشل و قدیمی به دور از غوغای تکنولوژی امروز...عکسایی که ایشالا متین بزرگ شد ببینه و قدر زندگیشو بدونه ( ولی خودمونیما!!!قبلا بیشتر خوش نمیگذشت؟...نظرت؟) بفرمایین .... تقدیم با عشششششقققق      اما بچه های امروز...         خوش باشین     ...
25 دی 1392

عکسهای متین...

زشتک من یکروزه در بیمارستان چه لپی داشتی نفسی ماشالا     متین عاشق آب بازیه   یه کاربامزه ولی دردناک(الهی بگردم... ) آقامتین کش کلاه رو میکشه و بعد...   شپلق..... کش رو ول میکنه و میخوره تو چشم و مماغش گریش در میاد اینم گریش(چقدر من بدجنسم نه؟ )       ادامه دارد... ...
25 دی 1392

آثارسجده

بدن شما به طور روزانه مقداری امواج الکترو مغناطیسی دریافت می کند شما امواج الکترو مغنا طیس را که ازتجهیزات الکتریکی استفاده می کنید و نمی توانید هم کنار بگذارید دریافت می کنید همچینین از طریق لامپ های روشن که حتی برای یک ساعت هم خاموش نمی شود شما منبعی هیستد که مقدار زیادی امواج الکترو مغناطیسی دریافت می کنید ، به عبارت دیگر شما با امواج الکترو مغناطیسی شارژ می شوید بدون اینکه بفهمید ! سر درد دارید ! احساس ناراحتی می کنید ! تنبلی در کار و مکانهای مختلف !   این را فراموش نکنید وقتی این علائم احساس کردید ! راه حل این مشکلات چیست ! ؟ یک دانشمند غیر مسلمان از اروپا تحقیقات را شامل یافتن بهت...
23 دی 1392